پارساپارسا، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه و 19 روز سن داره

دنیای جدید ما با پارسا کوچولو

ماجراهای پارسا با شروع شماره 25

سلام.مامانم از این به بعد عنوانها رو با شماره مشخص میکنه و چون من 25 هفته رو تموم کردم با شماره 25 آغاز کرده.امروز 29 بهمن.مامانم یهو میاد منو آپ میکنه. این پارسای قدرتمنده با مشتهای گره شده و لباس مردانه دو رو.خاله فرزانه یادت که هست اینجا تمرین نشستنه.دورو برم پر از بالش و یه عالمه اسباب بازی اینم من و بابام آماده شدیم بریم مهمونی خونه عموی بابام.لباس جدیدپوشیدم.همه خیلی خوششون اومد گفتن مرد شده.بابا ما خیلی وقته آقاییم.شباهت منو بابام چطوره حالا اینجا تصویر بجه های مهمونی رو ببینید از راست آقا پارسای گل دسته ،پریناز ،کیارش،آرمین اونجا همه دارن بچه هاشون رو صدا میزنن مامان ما رفته عکس بگیره میگه  یک،دو ،سه ا...
29 بهمن 1390

نیم ساله شدم

سلام من یه  پارسای6 ماهه هستم.پدرم میگه بوی تو از تمام ادکلن های دنیا بهتره من در  آغاز راه 7 ماهگی و نیم سال دوم عمرم کلی تغییرکردم.6 ماهگی خوب بود اما آخرش درد داشت .واکسن 6 ماهگی خیلی سخت گذشت به خودم و مامانم.اما دیگه تا 1 سالگی از واکسن خبری نیست.گزارش تصویری رو میتونید ببینید.تو ماه گذشته مامان طاهره و باباعلی و خاله وجیهه و خاله جون مائده اومدن خونمون.خاله فرزانه و بهارخانوم قبلش اومدن اما غزال خانوم چرا تو نیمدی.خاله فاطی من دلم برات تنگ شده خوابیدن جدیدم اینجا از دست خارش لثه عصبانی هستم مامان طاهره که اینجا بود رفتیم دیدن آقا مرتضی پسر دختر خاله مامانم مرضیه خانوم.آقامرتضی تو این عکس خیلی قوی زور ...
22 بهمن 1390

فقط 200 روز مونده که تولدم بشه

سلام.من بعد از چند روز اومدم ،یعنی مامانم منو نمیاره آپ کنم. توروزای گذشته خاله فرزانه و بهارخانوم اومدن دیدنمون.منم کلی باهاشون حال کردم. این یه پارسا است با کپل که داره بوسش میکنه و یه دلقک سه کاره که اسمش رونیک هست این یه بهارخانوم و یه پارسا ویه صدرا و آخریش رونیک همون دلقکه سه کاره که کادوی بهارخانوم بود اینم یه دیگه البته سنگی اینم سوپ ماهیچه است اینم یه پیاله جوجو داره که یه سوپ خوشمزه توش بود اینم یه پارسای 165 روزه که سوپ ماهیچه خورده و الان کلی از گوشت خوشش اومده یه پارسای خوشحال ...
3 بهمن 1390
1